خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» یک سوژه جالب را محور حاشیه نگاری خود از پیاده روی نجف تا کربلا قرار داده است که گویای بخشی از عمق استراتژیک جمهوری اسلامی و جایگاه رهبر معظم انقلاب در حمایت از مظلومان است.

مسیر را که آغاز می کنیم، از همان ابتدا بچه های خردسالی که از موکب ها و حسینیه ها بیرون می ریزند و با پارچ های آب و میوه و خوراکی به استقبالمان می آیند توجهم را به خود جلب می کند.
 
آنها را نوازش می کنیم و دست و پا شکسته سعی می کنیم از آنها تشکر کنیم، کمی آن سو تر پدران و برادران آنها هستند که خدمت رسانی می کنند و وقتی برای خوردن چای عراقی کنار جمعی از آنان توقف می کنیم متوجه می شویم ترک زبان هستند.
روحانی کاروان ما نیز که ترک آذربایجانی است با آنها ارتباط می گیرد و از اصلیت آنها می پرسد، ابو کرار که یکی از آنهاست با لهجه شیرین ترکی می گوید ما اهل "تل عفر"(1) هستیم، استان نینوا.

این سخن تعجب همه را بر می انگیزد، چرا که استان نینوا فاصله بسیار زیادی با مسیر نجف تا کربلا دارد، حاج آقا آجرلو می پرسد چرا از آنجا به اینجا آمده اید.

او می گوید قبلا هم برای خدمت رسانی به زائران اباعبدا...(ع) در موکب ها به اینجا می آمدیم اما این بار یک دلیل دیگر هم دارد و آن حملات ناجوانمردانه و کشتاری بود که داعش علیه شیعیان راه انداخت.

ابو کرار می گوید: وقتی داعش به عراق حمله کرد نینوا جزو اولین استانهایی بود که به اشغال آنان در آمد و از همان ابتدا تهدیدات و تعرض ها به مردم تل عفر و خصوصا شیعیان آنجا که در اقلیت بودند آغاز شد.

آنها ابتدا از ما خانه و اموالمان را به زور گرفتند و سپس می خواستند به نوامیس ما دست درازی کنند که درگیری ها آغاز شد و چون ما از پشتیبانی و سلاح کافی در مقابل تجهیزات پیشرفته ای که آنها داشتند برخوردار نبودیم مجبور به مهاجرت شدیم.

این خادم زائران امام حسین(ع) ادامه داد: تعداد زیادی از شیعیان و اهل سنت به دست داعش کشته و اسیر شدند و بقیه هم مجبور به فرار شدند، ما نیز به قصد مسیر نجف تا کربلا که جزو امن ترین نقاط عراق است بار سفر بستیم.

ابوزینب دیگر خادم موکب نیز مسئله را تایید می کند و با چشمی اشک آلود می گوید: جلوی چشمانم برادرم را سر بریدند و اموالش را غارت کردند و خانه اش را با اهالی به آتش کشیدند.

از او جزئیات بیشتری را جویا می شوم، او می گوید: ما بعد از اینکه دیدیم ماندن در اینجا بخاطر نبود پشتیبانی و سلاح و تجهیزات جز قتل عام حاصل دیگری ندارد و چون ناموس ما در خطر افتادن به دست این جانوران پلید بود مجبور به کوچ شدیم.

ابوزینب تصریح کرد: یک عده ای از رزمندگان جلوی حملات داعش را گرفتند تا بقیه بتوانند با زن و بچه فرار کنند و از مسیر کوههای نینوا به سمت کردستان عراق حرکت کردیم.

وی ادامه داد: هرگز فراموش نمی کنم زن ها و دخترانی را که برای نیفتادن به دست داعشِ ملعون خود را از کوهها و دره ها به پایین پرت می کردند و کودکانی را که از فرط ترس و خستگی جان می دادند.

چشمان ابوزینب بیشتر بارانی می شود و می گوید: وقتی به کردستان رسیدیم جمعی از نظامیان آنجا، راه را بر ما بستند و از پشت سر نیز داعش در حال پیشروی بود، دیگر امیدمان از زمین و زمان قطع شده بود و تصور می کردیم اینجا قتلگاه ما خواهد بود.

این پیرمرد ادامه داد: نزدیک به دو روز مسیر بسته بود و خیلی ها از گرسنگی و تشنگی جان سپردند، همین طور هم هرکس از کاروان جا مانده بود به دست داعش به قتل می رسید.

وی افزود: اینجا بود که ناگهان آن نظامیان کرد مسیر را گشودند و اجازه عبور ما را دادند، وقتی به مسیر نجف تا کربلا رسیدیم و از این مهلکه جان سالم به در بردیم از افراد مطلع جویا شدیم علت باز شدن راه چه بود.

خادم موکب امام حسین(ع) گفت: مشخص شد وقتی خبر محاصره شدن ما به رهبر معظم انقلاب رسیده است ایشان پیامی خطاب به بارزانی رئیس منتخب اقلیم کردستان عراق صادر کرده و ضمن آگاه کردن وی از شرایط ما خواستار باز شدن مسیر شده اند.
ابوزینب که به پهنای صورت اشک می ریخت ادامه داد: اینجا بود که بلافاصله راه باز شد و ما از قتل عام قطعی به دست داعشی های خدانشناس نجات پیدا کردیم.
وی تاکید کرد: ما تمام زندگی و جان و مال و ناموس خود را مدیون این مرد بزرگ الهی هستیم و همه ی چند هزار نفری که با فرمان ایشان نجات پیدا کردیم شبانه روز برای سلامتی و عزت روز افزون ایشان و نظام مقدس جمهوری اسلامی دعا می کنیم.
سخنان ابوکرار و ابو زینب سخت مرا به فکر فرو می برد، قطعا این اتفاق تنها گوشه ای از برکتی که رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای(مدظله العالی) و سرداران مخلص و پا به رکابی چون حاج قاسم سلیمانی برای مردم منطقه داشته اند بیش نیست.
اینکه چطور ما در قلب این نعمت قرار داریم و چون هر لحظه برکات و انوار آن بر ما فرو می ریزد برایمان طبیعی و عادی شده است و اصلا متوجه نیستیم کشورمان چگونه در وسط انبار باروت از چنین امنیت و آرامشی برخوردار است.
آرامشی که امروز مردم عراق و سوریه و یمن و فلسطین و افغانستان و پاکستان و... در آروزی یک لحظه از آن بسر می برند.
با خود می گویم آنهایی که نفوذ آمریکا نه تنها برایشان دغدغه نیست بلکه چشم انتظار آن هستند خبر ندارند که اگر یک تیر در محل زندگی شان شلیک شود خانه های آنها که میلیاردها تومان می ارزد دیگر 20 میلیون هم ارزش ندارد و باید بگذارند و بگریزند!


پی نوشت:

"تل عفر": شهری در استان نینوا در شمال غربی کشور عراق است. این شهر با جمعیت ۸۰۰۰۰ نفر (در سال ۲۰۰۷) پس از شهرستان موصل پرجمعیت‌ترین شهر استان نینوا است.